by : x-themes



حواسَت به دلت باشد



آن را هرجایی نگذار ...



این روزها دل را می دزدند

... ... ... ...

بعد که به دردشان نخورد



جایِ صندوقِ پست آن را



...............در سطل آشغال می اندازند

...

و تو خوب می دانی دلی که المثنی شد



دیگر دل نمی شود



نظرات شما عزیزان:

نیلوفر
ساعت11:48---8 آبان 1390
الحق که جمله قشنگ و بامعنایی بود خیلی خوشم اومد.
ندا جان وب قشنگی داری آفرین
به منم سر بزنی هااااااا.
من سایتتو لینک می کنم شما هم دوست داشتی سایتمو لینک کن. مرسسسسسسی خانمی


Aloneboy
ساعت12:49---7 آبان 1390
salam azizam
khosh halam kardi ke dardodelato gofti
ama vaghean chizi gofti ke nemidunam
bayad chi behet begam.
faghat ino bedoon be hichkas nabayad fekr koni chon mesle man daghoon mishi manam ye zamani ashegh shodam pash zendegim dash az ham mipashid
har rooz afsordetar az dirooz.

ama bad az inke be khodam oomadam
didam daram khodamo sare hichi az beyn mibaram
tasmim gereftam dige be hichkas fekr nakonam
avalash kheyli sakht bood ama badesh
dige shodam mohammade sabegh

alanam dg harki khodesho bokosheam asheghesh nemisham.


Pe3are Tanha
ساعت0:43---7 آبان 1390


دارد میبارد
همان باران دوست داشتنی من.
چشم ببند
و فقط بو بکش
میبینی چه دلبری میکند؟
... تمام خیابان ها را دور میزد تا عطرش را بپاشد به تن جاده ها.
چه ضیافتی به پا خواهد کرد
وقتی به تن عاشق هایی میپیچد که
برای معاشقه خیابان های خالی را انتخاب میکنند
،دست در دست هم،میان خیابانی سیاه
که فقط خطی سفید دیدنش را امکان پذیر میکند
راه میروند و میخندند.
و چه با غیرت میشود
آن هنگام که صورت دخترک را خیس میکند
که کسی اشک هایش را نبیند
اینجا
کنار این پنجره
ایستاده ام تا انتخاب کنم
باران با غیرت را یا بارانی که ضیافتم را ۲ چندان میکند
.
.
عاشقی نیست که معشوقه اش باشم برای یک معاشقه
پس امشب دخترکی تنها باید باشم
که باران ، غیرتش را خرج اشک هایم می کند


mehdi
ساعت20:47---6 آبان 1390
سلام.خوبی.چه خبر.چی کارا میکنی؟
به ما سر نمیزنی دیگه.هنوز نشناختی بی نصاف بابا منم مهدی.رفتم سایت زدم.میای توش؟آدرسش اینه:www.sibiloo.ir
ممنون میشم
بای تا های


Aloneboy
ساعت10:02---6 آبان 1390

غریب آمده بودم غریب خواهم رفت
نچیده سیب به رویای سیب خواهم رفت

میان بوسه طنابی به دار می بافند
به گونه با گل سرخ فریب خواهم رفت

صدای خواب براحساس شهر می پیچید
وگفت با دل من بی نصیب خواهم رفت

ومرگ سهم تمام حیات حـّوا بود
اسیردست رسوم عجیب خواهم رفت

به شوق باغ پراز یاس های شهرقدیم
ازاین بهاردروغین نجیب خواهم رفت

اگرچه گریه براین شهرجرم زندان داشت
میان همهمه هاعن قریب خواهم رفت

زمان کوچ شد افسوس،دست من خالیست
غریب آمده بودم غریب خواهم رفت

اپ کردم منتظره نظرتم.



Pe3are Tanha
ساعت23:24---3 آبان 1390

سالها رفت و هنوز

یک نفر نیست بپرسد از من

که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟
...
صبح تا نیمه ی شب منتظری

همه جا می نگری

گاه با ماه سخن می گویی

گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی

راستی گمشده ات کیست؟

کجاست؟

صدفی در دریا است؟

نوری از روزنه فرداهاست

یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟

اپم بدو بیا


aliiiiiiiii
ساعت15:15---3 آبان 1390


Pe3are Tanha
ساعت13:31---3 آبان 1390

کسی دیگر نمی کوبد در این خانه متروکه ویران را

کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم!!!

ومن چون شمع می سوزم

ودیگر هیچ چیز از من نمی ماند

ومن گریان ونالانم

ومن تنهای تنهایم !!!

درون کلبه ی خاموش خویش اما

کسی حال من غمگین نمی پرسد!!!

و من دریای پر اشکم

که توفانی به دل دارم

درون سینه ی پرجوش خویش اما!!!

کسی حال من تنها نمی پرسد

ومن چون تک درخت زرد پاییزم !!!

که هر دم با نسیمی

میشود برگی جدا از او

ودیگر هیچ چیز از من نمی ماند!!!


Pe3are Tanha
ساعت13:28---3 آبان 1390

همه ی زندگیمون درد

همه ی زندگیمون غم

جلوی آینه نشستم

وسط فکرای درهم

واسه چی ادامه میدم ؟

نمی دونم یا نمی گم

دیگه هیچ فرقی نداره

بغل ِ تو با جهنم

جلوی آینه نشستم

خوابم و بیدارم انگار

پشت سر کابوس رفتن

روبروم دیواره دیوار

پشت سر حلقه ی آتیش

روبروم یه حلقه ی دار

غم ِ اولین سلام و آخرین خدانگهدار

خسته ام ، یه تیکه سنگم

خالی ام ، یه تیکه چوبم

مثه یه قایق ِ متروک

توی دریای جنوبم

جلوی آینه نشستم

به نبودن مشت می کوبم

دارم از توو پاره می شم

به همه می گم که خوبم!

با تو سرتا پا گناهم

همه چی گندم و سیبه

هوا بدجور سرده انگار

دستای همه توو جیبه

باغمون گل داده اما

هر درختش یه صلیبه

ماهیه بیرون از آبم

حالم این روزا عجیبه

جلوی آینه نشستم

بی سوالم ، بی جوابم

نه چشام وا میشه از اشک

نه می تونم که بخوابم

مثه گنجشک توی طوفان

مثه فریاد زیر آبم

مثه آشفته ی موهات

مثه چشم تو خرابم

داشتی انگاری می ترکید

درد دنیا توو سرم بود

منو توو هوا رها کرد

هر کسی بال و پرم بود

روزای بدم که رفتن

وقت روز بدترم بود

این شبانه ، این ترانه

گریه های آخرم بود


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






†ɢα'§ : <-TagName->
سه شنبه 3 آبان 1390برچسب:, 10:48 |- ندا -|

ϰ-†нêmê§