by : x-themes

در جلسه امتحانِ عشق
من مانده‌ام و یک برگۀ سفید!
یک دنیا حرف ناگفتنی و یک بغل تنهایی و دلتنگی..
درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی‌شود!
در این سکوت بغض‌آلود
قطره کوچکی هوس سرسره بازی می‌کند!
و برگۀ سفیدم عاشقانه قطره را در آغوش می‌کشد!
عشق تو نوشتنی نیست..
در برگه‌ام، کنار آن قطره، یک قلب می‌کشم!
وقت تمام است.
برگه‌ها بالا..


†ɢα'§ : <-TagName->
دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:, 15:13 |- ندا -|

 

فراموش کردنت

برایم مثل آب خوردن بود

از همان آبهایی که می پرد توی گلو و سالها سرفه می کنم…

 


†ɢα'§ : <-TagName->
چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, 10:44 |- ندا -|

ϰ-†нêmê§